دلم خواست تعریف کنم! معمولا تو جمع آدم کم حرفی هستم و بدتر از اون تو ارتباطات دو نفره‌ام هست، تقریبا هیچ‌وقت نتونستم بگم تو ذهنم چی دارم و رفتارام از چیا ناشی میشن .

جدیدا دیدن سریال how I met your mother رو شروع کردم. بازم یک sitcom کمدی مثل فرندز. این سریال ۵ تا شخصیت اصلی داره (سه تا پسر و دو تا دختر) و من به طور غریبی با یکی از دخترهای این سریال همزاد پنداری می‌کنم! با شخصیت «رابین»

رابین تو این سریال یک زن مستقل و کانادایی هست، commitment issue داره و قسمتی که می‌خواست به دوست پسرش بگه «دوستت دارم» براش سخت‌ترین کار ممکن بود! چیزی که تا حالا به هیچ کسی تو هیچ رابطه‌ای نگفته بوده
رابین رابطه‌های زیادی داشته ولی هیچ وقت هیچ رابطه‌ایش وارد این مرحله نشده بودن و در مقابل به دوست پسرش که به راحتی می‌تونه این جمله رو بگه خرده می‌گیره که تو «هرزه‌ی دوستت دارم گفتن» هستی.

برای من دیدن رابین و سختی‌هایی که تو رابطه داره میکشه جذابیت‌های خاص خودش رو داره. اول از این‌که حس خوبی دارم که من تنها آدم روی زمین نیستم که انقدر این مراحل براش دور از ذهن هستند.
دوم این‌که برام مشخص شد سخت‌ترین، مهم‌ترین و مقدس‌ترین قسمت رابطه برای من گفتن «دوستت دارم» هست نه هیچ کار دیگه‌ای! 

البته که رابین از من تو زندگیش تا الان جلوتر بوده . 

سریال ,«دوستت دارم» ,دوست پسرش ,your mother منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مطالب جدید مدرسه شاد و پر نشاط (پرسش مهر20) گفته بودی بلدی حال مرا خوب کنی Urielksdi2 Seite پرشین اف ایکس مووی ایران پوریا فایل هواداران میدگارد بوکه بارانه خرید دارو گیاهی